English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3157 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
goggle U چپ نگاه کردن گشتن
goggled U چپ نگاه کردن گشتن
goggling U چپ نگاه کردن گشتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
keek U باچشم نیم باز نگاه ک ردن ازسوراخ نگاه کردن
to search U گشتن [جستجو کردن]
foraging U پی علف گشتن کاوش کردن
forage U پی علف گشتن کاوش کردن
forages U پی علف گشتن کاوش کردن
foraged U پی علف گشتن کاوش کردن
to seek a position U جستجوی کاریامقامی کردن پی کاری گشتن
circuit U دورچیزی گشتن درمداری سفر کردن
circuits U دورچیزی گشتن درمداری سفر کردن
to outflank an army U گرد سپاهی گشتن و از پهلوبدان تاخت کردن
gloat U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloated U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloating U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloats U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
look at me U بمن نگاه کن ظ 7بمن نگاه کنید
to crib U در امتحان [با نگاه کردن روی همسایه] تقلب کردن
to plagiarize U در امتحان [با نگاه کردن روی همسایه] تقلب کردن
to copy U در امتحان [با نگاه کردن روی همسایه] تقلب کردن
to set eyes on U نگاه کردن
leer U نگاه کج کردن
to dwell on U نگاه کردن
dirty look <idiom> U چپ چپ نگاه کردن
stare U رک نگاه کردن
leered U نگاه کج کردن
leering U نگاه کج کردن
to watch U نگاه کردن
squinted U چپ نگاه کردن
To look askance. To give a dirty look. U چپ چپ نگاه کردن
stares U رک نگاه کردن
stared U رک نگاه کردن
leers U نگاه کج کردن
regards U نگاه کردن
squinny U کج کج نگاه کردن
to look on with U نگاه کردن
see U نگاه کردن
squint U چپ نگاه کردن
squints U چپ نگاه کردن
eyeing U نگاه کردن
eye U نگاه کردن
eyes U نگاه کردن
sees U نگاه کردن
regarded U نگاه کردن
regard U نگاه کردن
to look daggers U چپ چپ نگاه کردن
eying U نگاه کردن
ogling U نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
ogles U نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
ogled U نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
ogle U نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
look up U نگاه کردن مراجعهای
to look a bout U بهر سو نگاه کردن
peer U با دقت نگاه کردن
thumb one's nose <idiom> U با تنفر نگاه کردن
to make eyes at U عاشقانه نگاه کردن
peering U با دقت نگاه کردن
look about U بهر سو نگاه کردن
pries U بادقت نگاه کردن
skew U منحرف کج نگاه کردن
peered U با دقت نگاه کردن
glower U خیره نگاه کردن
pried U فضولانه نگاه کردن
pried U بادقت نگاه کردن
glim U نگاه اجمالی کردن
gazing U بادقت نگاه کردن
gazing U خیره نگاه کردن
gazes U بادقت نگاه کردن
gazes U خیره نگاه کردن
gazed U بادقت نگاه کردن
pries U فضولانه نگاه کردن
pry U بادقت نگاه کردن
glared U خیره نگاه کردن
squinny U زیرچشمی نگاه کردن
glares U خیره نگاه کردن
peeks U زیرچشمی نگاه کردن
peeking U زیرچشمی نگاه کردن
peeked U زیرچشمی نگاه کردن
pry U فضولانه نگاه کردن
peek U زیرچشمی نگاه کردن
gazed U خیره نگاه کردن
glows U نگاه سوزان کردن
to look at each other U به یکدیگر نگاه کردن
gorgonize U خیره نگاه کردن
keek U نگاه دزدانه کردن
glowers U خیره نگاه کردن
to look through ones fingers U نگاه دزدانه کردن
glowering U خیره نگاه کردن
glowered U خیره نگاه کردن
skews U منحرف کج نگاه کردن
look U نگاه کردن نگریستن
glowed U نگاه سوزان کردن
glow U نگاه سوزان کردن
gaze U بادقت نگاه کردن
gaze U خیره نگاه کردن
to run through U نگاه اجمالی کردن در
looks U نگاه کردن نگریستن
skewing U منحرف کج نگاه کردن
looked U نگاه کردن نگریستن
glare U خیره نگاه کردن
gape U باشگفتی نگاه کردن
stare U خیره نگاه کردن
to have a look at something U بچیزی نگاه کردن
stared U خیره نگاه کردن
gawk U بی خیال نگاه کردن
gawked U احمقانه نگاه کردن
gloats U خیره نگاه کردن
gape U خیره نگاه کردن
gawking U بی خیال نگاه کردن
gawking U احمقانه نگاه کردن
gaped U باشگفتی نگاه کردن
gloating U خیره نگاه کردن
gawks U احمقانه نگاه کردن
gawks U بی خیال نگاه کردن
gapes U باشگفتی نگاه کردن
gapes U خیره نگاه کردن
gaping U باشگفتی نگاه کردن
gaping U خیره نگاه کردن
stares U خیره نگاه کردن
gloat U خیره نگاه کردن
gloated U خیره نگاه کردن
gawked U بی خیال نگاه کردن
gawk U احمقانه نگاه کردن
to look down U با نگاه مطیع کردن
to stael a look U دزدانه نگاه کردن
to look behind U پشت سر را نگاه کردن
gaped U خیره نگاه کردن
to look at somebody askance U به کسی چپ چپ نگاه کردن
to look forward U نگاه کردن انتظارداشتن
peeping U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeps U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peep U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeped U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
languish U باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
leering U از گوشه چشم نگاه کردن
leers U از گوشه چشم نگاه کردن
glower U اخم کردن نگاه خیره
glowered U اخم کردن نگاه خیره
glowers U اخم کردن نگاه خیره
gawps U مات و احمقانه نگاه کردن
gawped U مات و احمقانه نگاه کردن
gawp U مات و احمقانه نگاه کردن
gawping U مات و احمقانه نگاه کردن
languished U باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
languishes U باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
glowering U اخم کردن نگاه خیره
oeillade U با کرشمه نگاه کردن غمزه
retain U ابقاء کردن نگاه داشتن
to look forward expectantly to the future U با انتظار به آینده نگاه کردن
celebrating U نگاه داشتن تقدیس کردن
celebrates U نگاه داشتن تقدیس کردن
celebrate U نگاه داشتن تقدیس کردن
snoop U نگاه تجسس امیز کردن
snooped U نگاه تجسس امیز کردن
snooping U نگاه تجسس امیز کردن
retained U ابقاء کردن نگاه داشتن
languishing U باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
gaze U چشم دوختن زل زل نگاه کردن
to drink in with ones eyes U بچشم خریداری نگاه کردن
teleview U به برنامههای تلویزیونی نگاه کردن
retaining U ابقاء کردن نگاه داشتن
gazed U چشم دوختن زل زل نگاه کردن
gazes U چشم دوختن زل زل نگاه کردن
gazing U چشم دوختن زل زل نگاه کردن
retains U ابقاء کردن نگاه داشتن
give someone a black look U با خشم به کسی نگاه کردن
snoops U نگاه تجسس امیز کردن
leer U از گوشه چشم نگاه کردن
to d. into a book U نگاه مختصر بکتابی کردن
keep tabs on <idiom> U نگاه کردن ،زیر نظرگرفتن
leered U از گوشه چشم نگاه کردن
to look one up and down U بالاوپایین کسیرا نگاه کردن
to look at U نگاه کردن به [نگریستن به] [به نظر آمدن]
pretty to look at [to watch] U زیبا [خوشگل] برای نگاه کردن
To look fondly at someone . U با نظر خریداری بکسی نگاه کردن
to watch the clock U [با بیحوصلگی] دائما به ساعت نگاه کردن
glance U نگاه مختصرکردن نظر اجمالی کردن
stared U از روی تعجب ویاترس نگاه کردن
to shut in U تو نگاه داشتن از خروج جلوگیری کردن
peeps U باچشم نیم باز نگاه کردن
to paint a rosy picture of something U امیدوارانه به چیزی [موضوعی] نگاه کردن
stare U از روی تعجب ویاترس نگاه کردن
to make eyes at U به چشم خاطرخواهی یاخریداری نگاه کردن
glances U نگاه مختصرکردن نظر اجمالی کردن
glanced U نگاه مختصرکردن نظر اجمالی کردن
peep U باچشم نیم باز نگاه کردن
peeped U باچشم نیم باز نگاه کردن
peeping U باچشم نیم باز نگاه کردن
filed U در بایگانی نگاه داشتن ضبط کردن
file U در بایگانی نگاه داشتن ضبط کردن
gange U باسیم نازک نگاه داری کردن
stares U از روی تعجب ویاترس نگاه کردن
window shop U به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
to look at somebody with contempt U به کسی با اهانت [تحقیر آمیز] نگاه کردن
memorialize U برسم یادگار نگاه داشتن یاداوری کردن
to count U بشماره مردم یا سپاهی لشگر نگاه کردن
see about (something) <idiom> U دنبال چیزی گشتن ،چیزی را چک کردن
read U 1-نگاه کردن به حروف چاپ شده و فهمیدن آنها. 2-
flash blindness U کوری حاصله از نگاه کردن به برق ترکش اتمی
reads U 1-نگاه کردن به حروف چاپ شده و فهمیدن آنها. 2-
to look up U نگاه کردن جستجو کردن
glance U نگاه نگاه مختصر
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1meaning of taking law
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com